ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
نخلستانهایی که دیگر درد دلهای علی (ع) را نخواهند شنید...
علی بن ابی طالب " ع " از خانه بیرون آمده بود ، و طبق معمول ، به طرف صحرا و باغستانها که با کار کردن در آنجاها آشنا بود میرفت ، ضمنا باری نیز همراه داشت .
شخصی پرسید : یا علی چه چیز همراه داری ؟
علی : درخت خرما ، انشاء الله " .
درخت خرما ؟!
تعجب آن شخص وقتی از بین رفت که ، بعد از مدتی او و دیگران دیدند تمام هسته های خرمایی که آن روز علی همراه می برد، و آرزو داشت در آینده هر یک درخت خرمای تناوری شود ، به صورت یک نخلستان در آمد و آن هسته ها کدام درختی شد.
(داستان راستان – آیت الله شهید مطهری)