شعر کتاب



ای هَمزَبانِ خاموش،

با من نشسته تنها،

بی گفتگو، هزاران

حرف خوشت به لبها،


من چشمم و تو حرفی، 

گویای بی زبانی، 

آموزگار و یاری، 

همراه مهربانی.


دنیای تو بزرگ است. 

هر کس که با تو آید، 

هر برگ تو به رویش، 

صد گونه در گُشاید.


تو نور روشنایی،

تو گلشنی و باغی، 

در دست من کتابی، 

در پیش من چراغی.


"پروین دولت آبادی"

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.