نمونه بارز انسانیت و خانواده دوستی جیگر در نمایش خواستگاری چکش از میخ ...!!!
ﮔﺎﺑﯽ : یه چیزی بگم ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻥ ﺧﻮﻧﻪ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻫﻤﺶ ﺭﻭ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺑﺎﺷﻢ...!!
ﭘﺴﺮﻋﻤﻪ ﺯﺍ : ﭘﺴﺮﻡ ﺑﺰنه ﺗﻮ ﺳﺮﺵ ﻣﯿﺸﯿﻨﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ...!!!
ﻓﺎﻣﯿﻞ دور : ﭼﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﺰﻧﻪ ﺗﻮ ﺳﺮﺵ؟ ﺍﺻﻼ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻣﻬﺮﯾﺸﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ...!!
ﮐﻼﻩ قرمزی : ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺩﺍﻣﺎﺩ ﭼﮑﺶ ﮔﺮﻓﺘﯿﻦ ﺑﻌﺪ ﻣﯿﮕﯿﺪ ﻧﺰﻧﻪ ﺗﻮ ﺳﺮﺵ...؟! ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺰﻧﻪ ﺗﻮ ﺳﺮﺵ ﮐﻪ ﺑﺮﻩ ﺑﭽﺴﺒﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ...!!
ﺟﯿﮕﺮ :ﻣﻦ ﺗﻮ ﺳﺮ ﺯﻧﻢ ﻧﻤﯿﺰﻧﻢ... ﻧﻤﯿﺰﻧﻢ ...ﻧﻤﯿﺰﻧﻢ...!!
مجری: بچه ها...هم شیرینی خریدم،هم شکلات،هم بستنی
بچه ها: به به...
مجری: ولی هیچکدومو بهتون نمیدم!
پسرعمه: ای بابا این دیگه چه حرکتیه؟...ما کلی آنزیم آزاد کردیم،جواب هیپوتالاموس مارو کی میده؟
مجری: فقط به یه شرط اینارو بهتون میدم،باید بگین گلای گلدون منو کی خورده
فامیل: این کره خر!
جیگر: من گل نمیخورم! من گل نمیخورم! من گل نمیخورم!
فامیل: تا حالا فکر میکرد جیگره،حالا حتماٌ فکر میکنه بوفونه!
پسرعمه: گابی جان برو و با یه اعتراف شجاعانه مارو به سعادت رسون!
مجری: گابی که دیروز نبود
فامیل: آقای مجری گاوه دیگه...هر کاری ازش برمیاد
مجری: پس فقط تو موندی ببعی...
ببعی به فامیل: دَدی دستم به دامنت...یه کاری بکن!
فامیل: سیرداغ ببینم،دستتو توی دامنم هم بکنی نمیتونم کاری واست بکنم!
پسرعمه زا: میخوام کنکور بدم برم دانشگاه...
مجری: بچه من بهت میگم برو دوتا دونه نون بگیر اول 45بار میگی "ها؟" بعد از نیم ساعت میری نونوا رو واس من میاری...چجوری میخوای کنکور بدی؟
فامیل: بله،کار هر خر نیست خرمن کوفتن...
جیگر: جیگرم! جیگرم! جیگرم!
فامیل: راس میگه،مملکتی که دانشجوش تو باشی خراش هم جیگرن!
مجری: حالا واس چی میخوای بری دانشگاه؟
پسرعمه زا: میخوام برم اونجا عاشق شم!
مجری: مگه دانشگاه جای عاشق شدنه؟
پسرعمه زا: نه پس جا درس خوندنه!
خدا نشده ام اما
دیگر گریه نمی کنم، می توانم!
بزرگ شده ام حالا
اندازه سازمان ملل که هستم!
همه ی ملالتم را در قطعنامه ها می پیچم
و صادر میکنم
برای دختران بی «نامه» افغانی
برای لحظه های بی نام فلسطین
برای شاعران گمنام میهنم
که به جای نامه عاشقانه به سینه بفشارند
آخر عشق من!
عاشق هر چه بنویسد می شود عاشقانه
حتی فرم کاریابی را هم اینجوری پرمی کنم
«خیلی دوست دارم که …»
..................
دیگرگریه نمی کنم
گریه نمی کنم
تا ماه ابرها را روی قامت رشید رود «اردن» بکشد
تا باد زیتونهای زخمی را در مه بپیچد
تا باران
باران
باران
دوباره گریستم
دوباره نتوانستم.
"علی محمد ﻣﺆدب"